پندهای حضرت عمر رضی الله عنه به جوانان

  • ۱۵:۰۰

من وصایا الاسلام لکبار الأمه نحو شبابها أن یوصیهم دائما” بحیاه القوه و الفتوه و الفروسیه و بالتخفف من الترف و التنعم و یتعوًّدوا الخشونه لأن النعم لا تدوم و هذا عمر بن الخطاب یوصی شباب الأمه المومنه وصیه جلیله تعد نموذجا” باهرا”لأدب الفروسیه و الفتوه فیقول لهم:”أتًّزروا،و ارتدُّوا….،

وانتعلوا،الخفاف و السراویل،و علیکم بثیاب أبیکم أسماعیل،و أیاکم و التنعم،و زی العجم، و علیکم بالشمس،فإنها حمام العرب،و تمعددوا،و اخشوشنوا،و اخلولقوا،و اقطعوا الرکب،و انزوا علی الخیل نزوا”،و ارتموا الإغراض”

یعنی:

۱٫به پوشیدن ازار و ردا(دو تکه لباس ساده و ارزان قیمت و بی تکلف که نه سنگین است و نه درآن اسرافی است و نه در آن نشانی از ترفه و تنعم و تشبه به لباس اشرافی است)اکتفا کنید.

۲٫خود را به پوشیدن کفش زبر و خشن و با صلابت،محکم و با دوام و ارزان قیمت عادت دهیدکه آن ساتری کافی در پوشیدن پاهای شماست.

۳٫خود را از عادت کردن به پوشیدن خُفّ(کف پوش) و شلوار نرم و نازک و لطیف رها کنید. چون نرمی و نازکی و نعومت و لطافت آن در نازک گردانیدن ناخن های شما تأثیر گذار است. آن چنان که نتوان ضعف ناشی از آن را تحمل کرد. لذا پوشیدن کفش های زبر وخشن بهتر از آن است.همچنین پوشیدن شلوار خشن مقرون به شکست عجب و کبر و هوای نفسانیت است.

۴٫در پوشیدن لباس تن خود به پدر خود حضرت اسماعیل،جد ملت عرب اقتدا کنید که او با وجود آن که سوار کار چابک،ماهر و شخصیتی متماسک و نیرومندی بود به دو تکه لباس خفیف(ازار و ردا مشهور در میان اعراب) اکتفا کرده و از پوشیدن لباس مترفین و جامه ی اعیانی دوری می جست و از لباس های ارباب عاطل و باطل لباسی که انسان را از کار و کوشش باز دارد،ابا داشت و آن را نمی پوشید.

۵٫زینهار از عادت کردن به پوشیدن لباس عجم(بیگانه) و عادت کردن به طرز و مد معمول آنان که بیگانگان به پوشیدن لباس اشرافی،جامه ی زیبا و قشنگ و لباس های گران قیمت عادت دارند و به آن فخر و مباهات می کنند،زینهار به این گونه لذات و شهوات نفسانی و تمتع به آن عادت نکنید که نعمت ها دوام ندارند،زودگذر و قابل زوال اند.

۶٫بر شماست که از نور آفتاب و حرارت آن انرژی بگیرید،که آن حمام ملت عرب است.لاجرم التزام به آن در سلامتی بدن و استحکام عضلات و استخوان ها تأثیری مثبت داشته و دارد. همچنین ذوب نور آفتاب در بدن اشعه ی آن فضولات و چیزهایی را که در بدن انسان رسوب دارد،برطرف می سازد. مضافا”خود عرضه داشتن به نور آفتاب،نیروی تحمل اشعه و حرارت را در وجود انسان تقویت می کند.

۷٫در جمله ی عربی”تمعددوا” جوانان را به پوشیدن نوعی لباس معدبن عدنان،جدملت عرب و اقتدار به اورا توصیه می نماید که معدبن عدنان مردی چابک سوار،نیرومند،و پرتوانی بود که به زیور اخلاق خوب و رفتار نیک آراسته بود.لباس و جامه ی ساده ای را می پوشید.

۸٫ در جمله ی”واخشوشنوا،واخلولقوا”مجددا”جوانان را به عادت کردن به پوشیدن لباس زبر و خشن و عادت کردن به خوراک و مرکب خشن و تند توصیه و سفارش می کند تا ضعیف و ناتوان نگردندو به ترفه و خوشگذرانی عادت نکنند. هم چنان که فرموده است:”واخشوشنوا،وفأنّ النعم لا تدوموا”.

۹٫ هنگام سوار شدن بر اسب رکاب را رها کنید. پای خود را در رکاب قرار ندهیدو به آن عادت نکنید. بر پشت آن بپریدکه آن نوعی تمرین بدنی و در سالم سازی بدن مفید و سودمند است.

۱۰٫به هنگام تیر اندازی و تیر رها کردن قصد اصابه ی هدف را داشته باشید و در هدف گیری سعی لازم را به کار گیریدتا آزموده و مجرب و آبدیده درآیید. در کل رهنمودهای امیرالمؤمنین(رض) در توجیه جوانان در معنی ساده زیستن و در صبر و شکیبایی در تحمل دشواری ها و نابسامانی های روزگار و نوعی تجربه و آمادگی در مقابل مشکلات زمان اشاره دارد. یعنی این موارد را جزواخلاقیات ودر برنامه ی کار خود قرار دهید.”من جرب المجرب حلت به الندامه”علامه ابن قیم جوزی رحمه الله در کتاب خود “الفروسیه”توصیه های امیرالمؤمنینرا به تعلیق مفید و سودمند به عنوان نمونه ای کامل در توجیه جوانان امت تعریف کرده است.نگارنده در این بخش از حکمت های عمر به لحاظ حسن محتوا و توجیه صحیح جوانان مسلمان به ذکر و بیان آن پرداخته است باشد پسند خاطرآید.

برخی از حکمت های استاد سخن سعدی شیرازی دانشمند معروف جهان اسلام و ادیب فرزانه ی پارسی که به عنوان ارتباط با حکمت های عرضه شده در این کتاب به ذکر آن مبادرت می ورزد که حسن ختام آن باشد.

۱٫عاقلی را پرسیدند نیکبخت کیست و بدبخت کیست؟گفت:نیکبخت آن که خورد و کشت و بدبخت آن که مرد و هشت(رهاکردن)

۲٫دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد.

۳٫علم از بهر دین پروردن است نه از بهر دنیا خوردن.

۴٫تا کار به زر بر می آید جان در خطر افگندن نشاید.عرب گوید آخرالحیل السیفُ.

۵٫بدخویی به دست دشمن گرفتار است که هرجا رود از چنگ عقوبت او خلاص نیاید.

۶٫خبری که دانی دل بیازارد تو خاموش باش تا دیگری بیارد.

۷٫هرکه با بزرگان ستیزد خون خود می ریزد.

۸٫پنجه با شیر انداختن و مشت به شمشیر زدن کار خردمندان نیست.

۹٫حکیمی با جهال در افتدباید که توقع عزت نداشته باشد.

۱۰٫آن که در راحت و تنعم زیست او چه داند که حال گرسنه چیست

۱۱٫حکمتی از امام محمد پسر شافع مشهور به امام شافعی نیز در این راستا جلب توجه می کند که متن عربی آن بدین صورت است.

من کتم سره کانت الخیره فی یده

کسی که اسرار خود را مخفی و در نزد خود نگه دارد اختیار در دستش باقیست.

درپایان مجددا” خدای عالمیان را سپاس می گویم که این توفیق را نیز عطا فرمود که برخی از حکمت های مورد اشاره را به این رساله به عنوان حسن ختام ملحق نمایم.

نام کتاب:هزار سخن از سخنان امیر المؤمنین عمربن الخطاب(رض)/ جمع آوری:شیخ یونس سامرائی/ترجمه،توضیح و تعلیق :محی الدین شیخ طه قریشی

رضا
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

خانه و میخانه

به یک لحاظ کل تمدن مدرن امروز محصول فروپاشی خانواده بعنوان کانون گرم آرامش و محبت و صمیمیت

و اتحاد است . سیر پیدایش و توسعه احزاب ، کلوبھا ، اتحادیه ھا ، اصناف ، می خانه ھا ، عشرتکده ھا ،

فاحشه خانه ھا ، قمارخانه ھا و دھھا انجمن فرھنگی و ادبی و ھنری و سیاسی و.... . با سیر تخریب

و تباھی خانه و خانواده رابطه ای مستقیم دارد . با یک مقایسه بین کشورھای غربی و شرقی می توان

این واقعیت را درک نمود . مثلاً اگر تحزّب و دموکراسی در کشورھائی که ھنوز خانواده دارای استحکام

است ، چندان جدیّتی ندارد و به ثمر نمی رسد به ھمین دلیل است . و اتفاقاً در کشورھائی که خانواده در

حال نابودی است قویترین احزاب خودنمائی می کند بھمراه صدھا انجمن و اتحادیه دیگر و میخانه ھا

و فاحشه خانه ھا و کاباره ھا و کافه ھای شبانه روزی که مبدّل به نھادھایی مستحکم شده و از ارکان بقای

چنین جوامعی محسوب می شوند . در یک کلام لیبرالیزم و دموکراسی با ھمه فرآورده ھایش محصول

درجه اول انھدام ازدواج و خانواده می باشد . پس طبیعی است که یکی از مسائل اصلی جنگ بین تمدن

غرب و جوامع اسلامی بر سر آزادی زنان و دفاع از روسپی گری باشد . روسپی گری و امپریالیزم علت

و معلول یکدیگرند . تا زن از خانه بیرون نرود و ضد خانه و ضد شوھر و بچه نشود این نظام پا نمی گیرد

و مستحکم نمی شود . در واقع ھمه این گروھھای اجتماعی به مثابه میخانه ھائی ھستند که زنان

و مردان و کودکان رانده شده از خانه را جذب نموده و تسکین می بخشند و به انواع شیوه ھا تخدیرشان می

کنند تا درد غربت و بی محبتی و بی ھویتی را التیام بخشند . و به معنای دیگر اینھمه آدمھای بی خانمان

اگر در این انجمن ھا جذب نشوند و سامان دھی نگردند و به مصرف اھداف نظام امپریالیستی در نیایند به

جان این نظام می افتند . ** ***** *** *** *** **** ******* ** ****** **** * *** * ******* ** ** *****

**** *** ** ** ****** ****** **** ***** *** * *** *** **** **** *** **** ******** ***** ***

* *** ***** *** *** ******** ** **** * *** **** ** ******* ******* *** *** *** * میخانه ای

است بر خرابات خانه.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد پنجم ص 204


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Muslimoon