نام، نسب، کنیه و طایفه علی رضی الله عنه

  • ۱۳:۰۰

الف: نام، کنیه و لقب علی بن ابی‎طالب


۱- علی پسر ابو طالب (عبد مناف)([۱]) بن عبدالمطلب- که به عبدالمطلب شیبه حمد – گفته می‌شد- ابن‌هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مره، ابن کعب بن لوی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانه بن خزیمه بن مدرک بن إلیاس ابن مضر بن نزار بن معد بن عدنان، پسر عموی پیامبر است که در اوّلین پدر بزرگش یعنی: عبدالمطلب بن‌هاشم به هم می‌رسند و پدرش ابوطالب برادر تنی عبدالله، پدر پیامبر است.


بعد از این که علی متولّد شد مادرش او را «أسد» نامید. چون نام پدر خودش أسد ابن‌هاشم بوده‌است، دلیل این مدعا شعری است که در جنگ خیبر می‌خواند: «من کسی هستم که مادرم مرا حیدره – که‌یکی از نامهای شیر – نامیده‌است، مانند شیر جنگل که ظاهری پر هیبت و هراسناک دارد».


ابوطالب هنگام تولّد علی حضور نداشت و چون از سفر که برگشت، از نامی‌که مادرش انتخاب کرده بود خوشحال نشد، لذا او را علی نامید([۲]).


۲- کنیه: ابوالحسن، این کنیه منسوب به پسر بزرگش حسن است که‌از فرزندان دختر رسول‎الله‌است. کنیه دیگرش ابوتراب است. این کنیه را پیامبرe برایش به کار برد و هرگاه‌او را با این کنیه صدا می‌زدند، خوشحال می‌شد. علّت نامگذاری با این کنیه‌ این بود که روزی پیامبرe به خانه‌ی دختر خود فاطمه‌ آمد، علی در خانه نبود، پیامبر پرسید: پسر عمویت کجاست؟ گفت: بین ما بگو مگویی شد و از خانه بیرون رفت و برای استراحت نیمروزی (خواب قیلوله) پیش من نماند. پیامبرe به یکی از یارانش گفت: ببین کجاست؟ پس از جستجو آمد و گفت: در مسجد خوابیده‌است. پیامبر e به مسجد رفت و دید علی بر پهلو خوابیده و عبایش از شانه‌اش افتاده و شانه‌اش خاک آلود شده‌است. پیامبر در حالی که خاکها را پاک می‌کرد. فرمود: «ای ابوتراب برخیز!»([۳]).


در روایت بخاری آمده: بخدا سوگند این کنیه را کسی جز پیامبر e برایش انتخاب نکرده‌ است ([۴]). دیگر کنیه‌های منسوب به ایشان عبارتند از: ابوالحسین، ابوالقاسم الهاشمی‌و([۵])ابوالسبطین([۶])


۳– لقب او امیرالمومنین و چهارمین خلیفه‌از خلفای راشدین است.


ب: تولّد


روایات مختلف و متعددی در خصوص سال تولّد علی وجود دارد و حسن بصری می‌گوید: علی پانزده‌یا شانزده سال قبل از بعثت متولد شده‌ است ([۷]) ابن اسحاق می‌گوید: ده سال قبل از بعثت متولّد شده‌است.([۸]) و ابن حجر قول ابن اسحاق را ترجیح داده ‌است ([۹]) محمد بن علی باقر در این باره دو قول ذکر کرده‌ است که ‌یکی از آن دو همان قول ابن اسحاق است مبنی بر این که علی ده سال قبل از بعثت متولّد شده و ابن حجر همین قول را ترجیح داده‌ است ([۱۰]) و قول دوّم محمد بن علی باقر این است که پنج سال قبل از بعثت متولّد شده‌است.([۱۱]) ،و از دیدگاه مؤلف نیز این قول ابن حجر ابن اسحاق نسبت به دیگر اقوال ارجحیّت دارد. ده سال قبل از بعثت متولّد شده‌است و فاکهی می‌گوید: علی اوّلین نوزاد از بنی‌هاشم است که داخل کعبه متولّد شده‌ است. ([۱۲])


حاکم می‌گوید: طبق اخبار متواتر علی داخل کعبه به دنیا آمده‌ است.([۱۳])


ج: اهمیّت خانواده و تأثیر آن در نسلها


علم کالبد شکافی (که در موضوع شناسایی ترکیب بدنی و اعضای جسد است)، علم روانشناسی، علم اخلاق و علم جامعه شناسی بر این حقیقت تأکید دارند که خون و ژنتیک در اخلاق، رفتار، صلاحیّتها، استعدادها و توانایی‌های نسلها تا حد زیادی در بیشتر حالتها مؤثّر است و این تأثیر‌ها از سه جهت قابل درک است:


الف – ارزش‌ها و الگوهایی وجود دارد که همواره پدران، اجداد و بزرگان خانواده به ان ایمان دارند و بطورجدّی به آن پایبند هستند و تلاش می‌کنند آن را حفظ نمایند. برای آن ارزش قائلند و همواره ‌آنها را مورد ستایش و تمجید قرار می‌دهند و هر کس از فرزندان خانواده‌ از این ارزش منحرف باشد، انسانی منحرف و نابهنجار به شمار می‌رود و معتقدند مخالفت با رسوم آباء و اجدادی نقص و عیب است و به باور اینها نداشتن جوانمردی و نافرمانی پدران گناهی در حقّ آنان است که هرگز در قوانین عرفی و ارثی خانواده بخشیده نخواهد شد.


ب – داستانها و حکایات زندگی پدران و بزرگان خانواده در قهرمانیها، جوانمردیها و مبارزات، رفتار نیکو، بزرگی، سخاوت و حمایتشان از مظلومان و مستضعفان، نسلها به یکدیگر منتقل می‌کنند و این مسئله را جزء افتخاراتشان می‌دانند و نقل این حکایات از آغاز سنین کودکی تا جوانی و در نهایت تا پیری ادامه دارد، لذا در تکامل فهم،شعور و تعیین مقیاسهای بزرگی و جوانمردی و نیکی کردن در حق پدران و حمایت از شهرت خانواده و نسل و نسب مؤثّر است.


ج – همواره پیوند خونی و ارثی در اعضای خانواده نسل اندر نسل تأثیر دارد. بویژه خانواده‌ای که در پی حفظ نسب و اصالتش باشد و این همان چیزی است که علم نژاد شناسی آن را تأیید می‌کند.([۱۴]) بدیهی است که‌این قاعده‌ای مطلق نیست که مانند سنّتهای الهی استثنا نداشته باشد، چون خداوند متعال درباره‌ی سنّت‌های خود می‌فرماید:  (فاطر/۴۳)


یعنی: هرگز دگرگونی و تبدیلی در شیوه رفتار خدا (در معامله با ملّتها) نخواهی‌یافت و هرگز نخواهی دید که روش خدا تغییر مسیر و جهت دهد.


 پیامبرe با اشاره به همین موضوع می‌فرماید: «الناس معادن کمعادن الفضه و الذهب خیارهم فی الجاهلیه خیار هم فی الاسلام إذا فقهوا»([۱۵]).


یعنی: مردم معدنهایی همچون معادن نقره و طلا هستند، بهترین‌شان در جاهلیّت، بهترینشان در اسلام هستند. به شرطی که (دین را به خوبی) فهمیده باشند.


 نیز می‌فرماید: «من بطأ به عمله لم‌یسرع به نسبه» ([۱۶])یعنی: هر کس عملی نداشته باشد، نسبش به تنهایی برایش کاری از پیش نمی‌برد.


شایان ذکر است که در پیوند نسبی هیچ گونه قداست و موروثیّتی وجود ندارد تا بدین وسیله دین یا رهبری معنوی و علمی‌به خانواده‌ای مشخص داده شود و یا خانواده‌ای رهبری دینی، معنوی و علمی‌ امّت را به صورت دائمی ‌احتکار کند. این مسئله‌ای است که جهان در گذشته‌ی- قبل از اسلام – از فساد اجتماعی، رفتار خشک استبداد بی حد و حصر و سوء استفاده‌های مادّی منحرف، در رنج و مشقّت بوده‌ است. کتاب‌های تاریخ مملو از این گونه‌ اعمال حاکمان و شاهان ارثی است و گواهی مورخین در خصوص اعمال، رفتار و نحوه‌ی حکمرانی امپراتوران ارثی روم و ایران (ساسانی) و در جامعه‌ی یونان قدیم و هند و غیره مؤیّد این حقیقت است.


با توجّه به آنچه درباره‌ی اهمیّت خانواده‌ یادآور شدیم، شایسته ‌است به وضعیّت خانواده، اجتماع و نژادی که علی t در آن بدنیا آمده ‌اشاره کنیم، تا روشن شود چه‌امتیازات و ویژگیهایی از نگاه عادات رسوم‌ها و سنّتها و میراث اخلاقی و معنوی داشته ‌است و بدانیم که خانواده و طایفه‌ او در نظر اعراب چه‌ارزش و فضیلتی داشته ‌است، بنابراین نخست از قریش و سپس از بنی‌هاشم شروع می‌کنیم.


۱– قبیله‎ی قریش


تمام اعراب به بالا بودن نسب قریش و رهبری، ریاست، فصاحت زبان، واضح بودن گفتار، برتری اخلاقی، شجاعت و جوانمردی شان معترف بودند. به واقعیّتی تبدیل شده بود که هیچ جایی برای جرّ و بحث و مجادله باقی نگذشته بود.([۱۷])


قریش هم پیمانانی باوفا و پایبند به شریعت ابراهیم بودند و مانند دیگر عربها نبودند که به دین پایبندی نداشته باشند و به آداب اجتماعی بی توجّه باشند. قریش فرزندانشان را دوست داشتند و حج خانه‌ی کعبه و مناسک حج را به جای می‌آوردند و اموات خویش را غسل می‌دادند و کفن می‌کردند و از آتش پرستی و عقاید و باور هندیان بری و متنفّر بودند و در ازدواج با محارمی ‌همچون نکاح با خواهر زاده، نوه و خواهر اجتناب می‌ورزیدند و چون دارای غیرت بودند به این صورت از رسوم و عادات مجوسیان به دور بودند و هنگامیکه قرآن نازل شد، رفتار و انتخاب نیکویشان را مورد تأیید و تاکید قرار داد. آنها با مهریه و شاهد ازدواج می‌کردند و هنگام جدایی با سه طلاق از هم جدا می‌شدند.([۱۸])


آنچه بر شرافت و احترام قریش می‌افزود این بود که بدون هیچ شرطی با هر طائفه‌ای که میخواستند ازدواج می‌کردند و شرط ایشان در ازدواج این بود که باید مرد یا زن مورد نظر برای ازدواج سخت به دینشان پایبند باشد و معتقد بودند؛ بدون رعایت این شرط ازدواجشان درست نیست.([۱۹])


۲- بنی‌هاشم


بنی‌هاشم در میان قریش از همه بالاتر و برتر بودند و با مطالعه تاریخ و کتابهای سیره که تعدادشان هم زیاد نیست، براحتی می‌توانیم استنباط کنیم آنان چه قدر از خوبیها و ارزشهای انسانی برخوردار بوده‌اند و در هر چیز میانه و در حدّی شایسته قرار داشتند و دارای عقلی سالم و ایمانی قوی به ارزشهای کعبه بودند، در پرهیز از ظلم و دفاع از حق و بلندی همّت، مهربانی بر مظلومان و ضعفاء، سخاوت، شجاعت و تمام شاخصه‌های جوانمردی در نزد عربها که‌ از مفاهیم ارزشمند و خصلتهای حمید و نیکو است، کم نظیر بودند، از این رو خصوصیّات و صفات مذکور موجب شده بود که ‌اجداد و نیاکان پیامبر r بر دیگران برتری داشته باشند و از طرفی اخلاق و رفتارشان موجب برتری بر دیگران شده و از طرفی دیگر اخلاق و رفتارشان را با مکارم اخلاقی سازگار کرده بود، امّا آنان در زمانی زندگی می‌کردند که هنوز پیامبر مبعوث نشده بود و با باورها و عبادات جاهلی، تربیّت یافته بودند و بنی‌هاشم با فداکاری، سخاوت، بخشش و خدمت به مردم به بالاترین درجه و مقام در اجتماعشان رسیده بودند.


۳- عبدالمطلب بن‌هاشم


عبدالمطلب پدر بزرگ رسول‎اللهr و علی است که پس از عمویش مطلّب تولیت و مسئولیّت پذیرای حجاج را به عهده گرفت و برای قومش کارهایی را که پیرانش انجام می‌دادند، انجام داد و در میان قومش به شرافت و به مقامی ‌رسید که کسی از پدرانش نرسیده بود و قومش او را بسیار دوست داشتند و مقامش به شرافت و مقامی‌رسید که کسی از پدرانش نرسیده بودند و قومش او را بسیار دوست داشتند و مقامش در میانشان بسیار بزرگ شد و مورد توجّه همگان قرار گرفت.([۲۰])


عبدالمطلب ثروتمندترین فرد قریش نبود و همانند قُصی تنها سرداری نبود که ‌از او فرمانبرداری می‌کردند، چون مردان دیگری در مکّه وجود داشتند که ‌از او مال و قدرت بیشتری داشتند. امّا او نسبت به دیگر مردان مکّه‌از آبرو و اعتبار بیشتری برخوردار بود و پذیرایی از حجاج به عهده‌ی او بود و از مهمترین افتخاراتش این که‌ آب زمزم در اختیار او قرار داشت و این مقام با خانه‌ی کعبه ارتباط داشت.([۲۱])


 عبدالمطلب یقین داشت خانه‌ی کعبه نزد خداوند ارزش و مقامی ‌دارد و او حامی‌ و نگهبان آن است و این امر در گفتگویی که بین او و ابرهه ‌اتّفاق افتاد بیشتر آشکار می‌شود. ماجرا از این قرار بود که‌ ابرهه در حمله به مکّه، که قصد تخریب و نابودی کعبه را داشت، دویست شتر از عبدالمطلب گرفته بود. به او اجازه داده بود بنزدش بیاید و به احترام او از تختش پایین آمد و او را کنارش نشاند و گفت: حاجتت را بگو! عبدالمطلب گفت: حاجت من این است که همان دویست شتری که‌از من گرفتی، به من برگردانی! این در خواست به نظر ابرهه بی ارزش تلقّی گردید، از این رو از او روی برگرداند و گفت: با من درباره‌ی شترانی که‌از تو گرفتم حرف می‌زنی؟! و درباره‌ی خانه‌ی کعبه‌ای که دین تو و اجداد و نیاکان تو است چیزی نمی‌گویی؟! در حالی که من به قصد تخریب آن آمده‌ام؟!


عبدالمطلب گفت: من صاحب شترانم و خانه هم صاحبی دارد که ‌از آن حمایت خواهد نمود. ابرهه گفت: کسی نمی‌تواند جلوی من را بگیرد. عبدالمطلب گفت: این تو و آن خانه‌ی کعبه.([۲۲])


سرانجام همانطور که عبدالمطلب گفته بود، خداودند خانه‌اش را حمایت کرد و نقشه و نیرنگ ابرهه و سپاهش را موجب هلاکتشان قرار داد.


خداوند متعال در این باره می‌فرماید:  (فیل/۳-۵)


یعنی: ‏و مگر پرندگان را گروه گروه بر سر آنان نفرستاده‌است‌ ؟ ‏آن پرندگان به سوی فیلداران سنگهای کوچکی از سنگْ گِل را می‌انداختند (و به سویشان نشانه می‌رفتند). ایشان را همچون برگ آفت‌زده (کشتزار، سوراخ سوراخ و نابود) می‌کردند.


عبدالمطلب به فرزندانش سفارش می‌کرد که‌از ظلم و طغیان بپرهیزند و آنها را به رعایت اخلاق خوب تشویق می‌کرد و از امور پست و ناهنجار باز می‌داشت و در سن هشتاد سالگی در حالی که رسول‎اللهr هشت ساله بود، وفات کرد. به این ترتیب او در سال (۵۷۸م) وفات یافته ‌است.([۲۳])

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Muslimoon