- دوشنبه ۶ آذر ۹۶
- ۱۱:۰۰
روابط عثمان با خویشاوندان خود و میزان پرداخت به آنان از بیتالمال
غوغاسالاران و خوارج، عثمان را متهم میکردند که اودر نحوه پرداخت از بیتالمال اسراف میکرد و بیشتر آنها را به خویشاوندان خود میداد. در کنار این اکاذیب و شایعات، روایات و سخنانی وجود دارد که سبئیون و رافضیون آنها را نقل کرده و در میان کتب تاریخ پراکندهاند که متأسفانه هستند مورّخان و متفکرانی که این اباطیل را باور نموده و آنها را حقیقت میپندارند. اما به حقیقت باید دانست که هیچکدام از این اکاذیب و افتراها، پایه واساس ندارد و روایات معتبری که در مورد بخششهای او به خویشاوندان خود نقل شده، دلیلی است بر صفات نیک و پسندیده او و از ویژگیهای والای او خبر میدهد :
۱- عثمان، مردی ثروتمند بود که با خویشان خویش روابط گرم و حسنهای داشت و همیشه به آنها بخششهای فراوان میکرد.[۱]
آنگاه افراد شرور و کینهتوز به شخصیت ایشان حملهور شده و او را متهم میکنند که از بیتالال مسلمین، بخششهای فراوانی درحق خویشان خود انجام داده است. عثمان درجواب این اتهامات ناروا چنین گفت : من خویشاوندان خود را بسیار دوست دارم و در حق آنها بخششهای زیادی میکنم، اما تمام این بخششها از مال خودم بوده است و هرگز بیتالمال مسلمین را نه برای خود و نه برای هیچکس دیگر حلال نشمردهام. من در دوران رسول خداr وابوبکر وعمر بسیار سخاوتمند بودم و به مردم بخششهای بیشمار میکردم و حال نسبتبه آن روزگار طمعکار و ازمند شدهام که کما فی السابق آن مقدار بخشش نمیکنم. من یک عمر با اهل و عیال خود بسر بردهام و حال که به پایان عمر نزدیک شدهام و ثروتم را در میان آنان تقسیم میکنم، این دروغگویان ناسپاس در مورد من چه چیزها که نمیگویند.[۲]
عثمان، اموال خود را در میان خویشاوندان خود در بنیامیه تقسیم نمود، او نخست از بنی ابیالعاص شروع کرد و به هر کدام از مردان آل حکم ده هزار درهم پرداخت نمود. سپس به همان مقدار به بنیعثمان، بنیالعاص، بنیالعیص و بنیحرب سهم پرداخت کرد.[۳]
تمام این روایات معتبر و نصوص صحیح دالّ بر این دارد که تمام سخنان گزافهگویان راجع به اسراف و حیف و میل او نسبت به بیتالمال و بخششهای بیحدّ و حصرا و به خویشان خود و نیز ساختن قصرهای متعدد، جز داستانهای بیپایه و اساس چیز دیگری نیستند. هر چند برائت عثمان در این مسائل واضح و مبرهن است اما هستند علمائی که معتقدند اگر هم عثمان از محل بیتالمال، بخششهایی را در حق خویشاوندان خود روا داشته، این اقدام او از نظر شرع بلامانع است، زیرا براساس دیدگاه این علما، سهم ذویالقربی که در قرآن بدان امر شده است، مربوط به خویشاوندان امام آن عصر میباشد.[۴]
ابن تیمیّه در کتاب خود چنین آورده است : تعدادی از علما چون حسن و ابوثور بر این باورند که سهم ذویالقربی، متعلق به خویشاوندان امام است. پیامبر خداr نیز به حکم ولایت، به نزدیکان خود سهمی از بیتالمال پرداخت مینمود. بنابراین ذویالقربی در دوران حیات مبارک حضرت رسولr، ذویالقربای ایشان بودند و پس از رحلت آن حضرت، ذویالقربی، خویشاوندن ولیّ امر مسلمین، محسوب میشوند، زیرا کمک و یاری ولیّ امر و دفاع از او واجب است و بدون شک این نزدیکان و اطرافیان اویند که به این کار اقدام میکنند. به طور کلّی، تمام خلفائی که بعد از عمر فاروق به این مقام دست یافتند به انحای مختلف اقوام و خویشان خود را از بیتالمال و یا حکومت سهیم میکردند.[۵]
همچنین ایشان در جای دیگر کتاب خود چنین آوردهاند : اقدامات عثمان در خصوص نزدیکان خویش از سه منظر بلامانع است : نخست : او عامل بر بیتالمال بود و عامل، هرچند هم که ثروتمند باشد باز مستحق دریافت حقوق و مزایا از بیتالمال میباشد.
دوم : ذویالقربی عبارتند از خویشاوندان امام آن عصر و سوم : نزدیکان و خویشان عثمان، برخلاف خویشاوندان ابوبکر و عمر، قبیلهای بسیار بزرگ و پرجمعیت بود که به تبع آن احتیاجات و درخواستهایی به مراتب بیشتراز قبایل ابوبکر و عمر داشتند.[۶]
۲- در تاریخ طبری نقلشده است که چون عثمان به عبدالله بن سعدبن ابی رح مأموریت داد که از طریق مصر به تونِس حرکت کند و آنجا را فتح نماید، به او قول داد که اگر در این مأموریت خود موفق باشد یک پنجم خمس غنایم را بدو خواهد داد. سپاه عبدالله نیز با عبور از دشتها و کوههای آفریقا توانستند آن مناطق را فتح کنند. پس از اینکه عبدالله غنایم سربازان را تقسیم کرد و خمس آنها را مشخص نمود، یک پنجم خمس را بای خود برداشت و چهار پنجم بقیه را همراه وثیمه نَضْری نزد عثمان فرستاد. هیئت همراه وثیمه از ایناقدام عبدالله نزد عثمان شکایت کردند. عثمان با رد شکایت آنان بدیشان گفت که خود او قول چنین پاداشی را بدو داده بود، اما هیئت همراه خمسِ غنایم، از این جواب قانع نشدند و عثمان نیز درخواست آنان را پذیرفت و به عبدالله دستور داد که آن مقدار پاداش را به بیتالمال پس دهد و او نیز اطاعت امر کرد.[۷]
در احادیث معتبر نقل است که رسول خداr، خود، به ثروتمندان و مجاهدانی که در میدان کارزار حضور داشتند، پاداشهایی را عطا مینمودند.[۸]
۳- درفتح آفریقا، خمس و حیواناتی که به غنیمت آورده شده بود به حدی بود که بردن بخشی از آن به مدینه مشکل بود. مروان بن حکم همه آنها را به یکصد هزار درهم خرید که بیشتر آن مبلغ را به صورت نقد پرداخت کرد. هنگامیکه مروان خبر این فتوحات را به مدینه میبرد، مسلمانان در شهر نگران آن بودند که سپاه اسلام در آفریقا دچار شکست شده باشد و چون مروان خبر این نصرت را بدانها رسانید، همه آنها از این فتح و پیروزی به وجود آمدند. عثمان نیز به عنوان مژدگانی این خبر، بقیه پولی را که مروان میبایست درازای خرید آن مقدار از غنایم آفریقا به بیتالمال میداد به او بخشید واین از اختیارات امام است که به قاصد خوش خبر، در مقابل تحمل خستگیهای راه، پاداش عطا کند. اعطای این مقدار پاداش به مروان، مستند و درست است اما روایتی که بیان میدارد، عثمان خمس غنایم آفریقا را به مروان بخشید کاملاً دروغ و غیرمستند است[۹]. اگرچه عثمان نزدیکان و خویشاوندان خود را بسیار دوست میداشت اما هرگز این مودّت و محبت سبب نشد که دچار گناه و یا سوء مدیریتی در امور بیتالمال و سایر شئون حکومت گردد و اکاذیب باطلی که در کتب تاریخ در این خصوص نقل شده است، نشأت گرفته از تبلیغات مسموم سبئیون و غالیان ستمکار و ظالمی میباشد که خصومت و عداوتشان با عثمان و دیگر صحابه، عیان و آشکار است. در واقع رفتار و منش عثمان با اقوام و خویشاوندان خود برگرفته از دستورات و راهنماییهای اسلام و قران میباشد، کمااینکه قرآن در این رابطه چنین فرموده است :
) ذلِکَ الَّذی یُبَشِّرُ اللهُ عِبادَهُ الَّذینَ ءامَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ قُلْ لآ اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلاَّ الْمَوَدَّهَ فی الْقُرْبی وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُو فیها حُسْناً اِنَّ اللهَ غَفُورٌ شَکُورٌ ([۱۰] (شوری : ۲۳)
و نیز آنجا که میفرماید : (اسراء ۲۶).) وَءاتِ ذَاالْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَلاتُبَذِّرْ تَبْذیراً ([۱۱] (اسراء : ۲۳)
از طرف دیگر رفتار کریمانه عثمان یادآور روش و منش حضرت محمد مصطفیr بود. عثمان برخلاف منتقدان نادان خویش، پیامبر خداr را دید و با او حشر و نشر داشت و معارفی را از احوال و حالات او فرا گرفت که آن منتقدان از آن بیبهره بودند. عثمان را چنان در دین و معارف آن تبحّر بود که قاطبه مردم هرگز نتوانستند بدان پایه و مرتبه دست یابند. عثمان با چشم خود دید که رسول خداr به چه میزان نزدیکان و خویشان خود را دوست میداشت ودر حق آنان از هیچ احسان و بخششی دریغ نمینمود، کمااینکه ایشان هنگام تقسیم جزیه و زکات بحرین، بیشترین سهم را به عباس، عمومی خویش، عطا کردند.[۱۲]
و علی، پسرعمو و داماد خویش را به امارت برگزیدند. به تحقیق، سیره رسول خداr بزرگترین الگوی عثمان و دیگر مؤمنان بود که میتوانستند از آن تبعیت نمایند و راه سعادت را در آن بجویند.[۱۳]
ابن کثیر در همین رابطه چنین میگوید : عثمان فردی بود بزرگوار، با حیا و شرم و دارای اخلاقی نیکو وسخاوتی عظیم که در راه خدا، بخششهای فراوانی به خویشان و نزدیکان خود مینمود تا بتواند با بذل متاع فناپذیر و بیارزش دنیا، آنان را تشویق نماید که تنها به امور جاودان و با ارزش آخرت اهتمام ورزند و از آن غافل نشوند.
پیامبر خداr نیز هنگام تقسیم بیتالمال، به دستهای از مردم بخشش میکرد و دستهای دیگر از یاران را که قلبشان آکنده از ایمان و هدایت بود از آن اموال محروم مینمود تا شایددسته اول را نیز به راه هدایت رهنمون باشد و این خصلت حکیمانه را منافقان و خوارج جهت تخریب جایگاه و منزلت حضرت رسولr غنیمت میشمردند و از این نوع رفتار رسول خداr انتقادهای گزنده و نیشداری میکردند.[۱۴]
به عنوان مثال، جابر بن عبداللهt در همین رابطه این ماجرا را نقل کرده است : هنگام تقسیم غنایم در «جعرانه» که رودیست مابین طائف و مدینه، یک از همین منافقان بر پیامبر خرده گرفت که چرا در تقسیم غنایم، جانب عدالت را رعایت نمیکند و حرت با جوابی محکم و کوبنده به او پاسخ داد که اگر من عدالت را رعایت نکنم خداوند مرا از رحمت خویش محروم سازد.[۱۵]
عثمان نیز به همین روش مورد انتقاد و تخریب منافقان و خوارج و دشمنان اسلام قرار میگرفت. او خطاب به اعضای مجلس شورای امّت و در دفاع از اقدامات خویش چنین گفت : در رابطهبا رفتار ومنش خود و وضعیت حکومتم، شما را در جران قرار دادهام. ابوبکر و عمر که پیشتر از من در این مقام حضور داشتند، به خاطر رضای خداوند، بر خود و اطرافیان خویش سخت میگرفتند، حال آنکه رسول خداr نزدیکان خویش را از بیتالمال محروم نمیساخت. من چون به این مقام رسیدم، دیدم که مردمان من در فقر وتنگدستی به سر میبرند و به همین دلیل تصمیم گرفتم، آنان را از ثروتهای بیتالمال بهرهمند سازم. حال اگرشما این اقدام مرا نادرست میدانید آنرا بازگو نمایید[۱۶]. ابن تیمیه نیز در ردِّ منتقدان عثمان بن عفّان، بیان میدارد :
هرچند عثمان نسبت به خویشاوندان خود سخاوتمند بود اما نباید امثال این روایت را که در آن نقل شده است، عثمان به هر چهار داماد خویش که همه از قریش بودند چهار صد هزار دینار پرداخت نمود، باور نمود. همچنین به یقین روایتی که در آن آمده است، عثمان یک میلیون دینار به مروان بن حکم بخشش کرد، کذب و نادرست است. باید در خصوص این قبیل روایات پرسید که سند درست و معتبر این داستانها کجایند؟! درست است که عثمان به همه مسلمانان، اعمّ از نزدیکان خود و سایر مردمان، بخششهای زیادی مینمود اما هر کدام از این بخششها جهت اثبات درست و معتبری میباشد. همچنین باید دانست که هیچکدام از خلفای راشدینt هرگز چنان مبالغ هنگفت و بیحد و نصری را نبخشیدهاند.[۱۷]
منبع : در شناخت سیره عثمان بن عفّان/مولف :دکتر علی محمد الصلابی/انتشارات : عقیده
[۱]- فصل الخطاب فی مواقف الأصحاب، ۸۲٫
[۲]- تاریخ الطبری (۵/۳۶).
[۳]- تاریخ الطبری (۵/۳۶).
[۴]- فصل الخطاب فی مواقف الأصحاب، ص ۸۳٫
[۵]- منهاج السنه (۳/۱۸۷، ۱۸۸).
[۶]- منهاج السنه (۳/۲۳۷). والدوله الأمویّه، لحمدی شاهین، ص ۱۶۳٫
[۷]- تاریخ الطبری (۲۵۳).
[۸]- فصل الخطاب فی مواقف الأصحاب، ۸۴٫
[۹]- فصل الخطاب فی مواقف الأصحاب، ۸۴٫
[۱۰]- این (بهشت) همان است که خدا به بندگانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند، بشارت آن را داده است. بگو : من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مؤدت و محبت مرا در حق خویشاوندان منظور دارید و هرکه کاری نیکو انجام دهد ما نیز در آن مورد بر نیکوییش بیفزاییم که خدا بسیار آمرزنده گناهان و پذیرنده شکر بندگان است. (شوری – ۲۳).
[۱۱]- و تو خود حقوق خویشاوندان و ادحام خود را ادا کن ونیز فقیران و رهگذاران بیچاره را به حق خودشان برسان و هرگز اسراف روا مدار. (اسراء – ۲۶).
[۱۲]- صحیح البخاری (کتاب الجزیه).
[۱۳]- البدایه و النهایه (۷/۲۰۱).
[۱۴]- البدایه و النهایه (۷/۲۰۱).
[۱۵]- صحیح البخاری (کتاب فرض الخمس).
[۱۶]- الطبقات الکبری (۳/۱۹۰).
[۱۷]- منهاج السنّه (۳/۱۹۰).