- دوشنبه ۶ آذر ۹۶
- ۰۳:۰۰
امروز،حتماً دربان پیامبر خدا خواهم بود!
این،اشعاری بود که یک روز ابوموسی اشعری سرداد، هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)وادر چاه اریس شدند، وضو گرفتند وبر روی چاه نشستند
ابوموسی، پیش پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آمد، سلام کرد و برگشت تا بر درِ چاه بنشیند ودربانِ سیّدِ آفریدگان و دوستِ آفریدگار شود.
پس از مدّتی ، ابوبکر صدیق آمدو درِ دیوار اطراف چاه را – که از شاخه های بی برگ خرما ساخته شده بود – فشار داد تا باز کند، ابوموسی گفت:
-کیستی؟
ابوبکر جواب داد:
-ابوبکر هستم!
ابوموسی به ابوبکر گفت :
-چند لحظه صبر کن!
و خودش پیش پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) رفت و عرض کرد:
-ای پیامبر خدا! ابوبکر الان جلو در است و اجازه ورود می خواهد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)فرمودند:
-بگذار داخل شود و به او مژدۀ بهشت بده!
ابوموسی پیش ابوبکر رفت و به او گفت:
-داخل شو! پیامبر خدا به شما مژدۀ بهشت می دهند!
ابوبکر وارد شد، سلام کرد و در طرف راستِ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نشست.
ابوموسی هم، به جای خود در کنار در بازگشت و دید که شخصی به در فشار می آورد، ابوموسی گفت:
-کیستی؟
مرد پاسخ داد:
-عمر بن خطّاب هستم!
ابوموسی گفت : جلوِ در بمان!
و خود نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آمد، و سلام کرد و به ایشان گفت:
-عمر اجاۀ ورود می خواهد!
پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:
-بگذار داخل بیاید و به او مژدۀ بهشت بده !
ابوموسی پیش عمربن خطّاب آمد و به وی گفت:
-داخل شو و پیامبر خدا به شما مژدۀ بهشت میدهند!
عمر داخل آمد،سلام کرد ودر طرف چپ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)نشست . چند لحظه گذشت ، مرد دیگری آمدو در را حرکت داد. ابوموسی فریاد زد:
-چه کسی هستی؟
مرد گفت:
-عثمان بن عفّان هستم!
ابوموسی گفت: -اندکی بمان!
و سپس، پیش پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) رفت و اجازه خواستنِ عثمان رابه ایشان خبر داد. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:
-به وی اجازۀ ورودبده و مژدگانی بهشت را با بلایی که بر سرش خواهدآمد!
ابوموسی، پیش عثمان بن عفّان- که جلو درایستاده بود- باگشت و گفت:
-داخل شو و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به شما مژدۀ بهشت دادند با بلایی که بر سرت خواهد آمد.
عثمان- که کمی غمگین شده بود-گفت: -خدایا !… به من صبر عطا فرما!
و داخل شد
مسلم، حدیث شمارۀ۲۴۰۳
منبع:داستاانهایی از زندگی خلفای راشد