- جمعه ۳ آذر ۹۶
- ۱۱:۰۰
سیرهی رسول الله (ص) بارزترین تجلی و مصداق عملی برای صلح جهانی و الگوی تسامح در میان امت خود است؛ آن حضرت (ص) نخستین رهبر حرکت صلحجویانه و عدم خشونت در تاریخ اسلام و جهان میباشد و نیز حامل پرچم امنیت و همزیستی مسالمتآمیز است؛ زیرا برای بشریت منشأ نور و هدایت و خیر و برکت بود است. از ویژگی ممتاز ارشادی و رحمت و رأفت برخوردار است.
رسول گرامی اسلام (ص) میفرماید: «یا أیها الناس إنما أنا رحمه مهداه»؛ «ای مردم قطعاً من پیامبر رحمت و هدایت هستم.» قرآن کریم رسالت جهانی نبی گرامیاش (ص) را در سورهی انبیاء آیهی ۱۰۷ به زیبایی به تصویر میکشد و میفرماید: « وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ»؛ «و تو را جز مایهی رحمت جهانیان نفرستادیم»
«و ما این حرکت مسالمتآمیز فراگیر و الهی مبارک را در رهبری رسول بزرگوار محمد بن عبدالله (ص) آشکارا شاهدیم، که این شیوه پیوسته در جانها تأثیرگذار بوده و هست و اثر خوب و مطلوب خود را در جهان تا امروز به جا گذاشته است.»
اسلام دین جهانی است و رسالتش را برای همهی بشریت به ارمغان گذاشته است، رسالتی که به عدالت دستور میدهد و از ظلم بر حذر میدارد و پایههای صلح و آشتی را روی زمین محکم بنا مینهد، و به همزیستی مثبت و مسالمتآمیز میان همهی انسانها در فضایی از برادری و تسامح فارغ از جنسیتها و رنگها و معتقداتشان دعوت میکند.
دین اسلام به ارزش تسامح و تساهل، جایگاه ویژهای قائل شده است و رسول گرامی اسلام (ص) نمونههای عملی را در اجرای این ارزشها در لابهلای سیرهی پاک و بیآلایش خود ارایه نموده است و پیوسته این ارزش نشانههای تمدن اسلام در طی شکوفایاش بوده است.
نبی اکرم (ص) دربارهی تسامح فرموده است: «أنما بعثت بالحنیفیه السمحه». تسامح ارزش والایی در اسلام دارد، زیرا آن از سماحت و گذشت در برابر هر چیزی که از حریت و آژادی و برابری برخوردار است، سرچشمه گرفته بدون اینکه برتری جنسی و نظزادی در میان باشد.
از عباده بن صامت روایت شده که میفرماید: «مردی نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: ای پیامبر خدا (ص) کدام عمل بهتر است؟ فرمود ایمان به خدا و باور به آن و جهاد در راهش. گفت: ای رسول خدا (ص) آسانتر از آن میخواهم. فرمود: سماحت و صبر، گفت: ای رسول خدا (ص) آسانتر از آن میخواهم فرمود: خدا را دربارهی چیزی که برایت حکم داده متهم مکن.»
وقتی در منهج پاک دین اسلام که پیامبر اکرم از جانب پرورگارش آورده تحقیق و جستجو میکنیم، در مییابیم که با روح تسامح و مدارا در آمیخته و رفتار خوب و همنشینی زیبا و آسانی احکام مفروضه را به همراه دارد و خدای سبحان در آغاز کار برای ما روشن نموده است که فرستادن پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و سلم ـ برای خونریزی و گرفتن اموال و اراضی و به ترس و وحشت انداختن مردم نبوده، بلکه بعثت او مایهی رحمت و هدایت برای همهی جهانیان است.
بدین سبب نبی اکرم (ص) نخستین الگو و اسوه برای همه در بیان مبدأ تسامح و تراحم در طول تاریخ است. در موضوع تسامح و حسن معاشرت و تعامل پیامبر (ص) با مردم و با غیر مسلمانان ـ برای مشرکین مکه ـ روز فتح و پیروزی بزرگ، این بس است که فرمودند: «إذهبوا أنتم الطلقاء» بروید شماها آزادید. دلایل و آثار دیگری نیز وجود دارند که بر مبدأ تسامح در تاریخ اسلام دلالت دارد.
تسامح و مدارای پیامبر (ص) با مخالفان
وقتی به تعامل پیامبر (ص) با اهل ذمه نگاه میکنیم، نهایت تسامح و تعامل آن حضرت (ص) را در دارالاسلام یا دارالحرب در مییابیم، به طوری که با پذیرش «جزیه» از آنها، محافظت نموده و امنیت آنها را در داخل جامعهی اسلامی فراهم نمود و برای سرکوبی هیچ فرد ذمی به خاطر مخالفت با اسلام اقدامی نکرد.
این ویژگی ممتاز در رفتار پیامبر (ص) با اهل کتاب (یهود و نصاری) به روشنی متجلی میباشد. حضرت (ص) همیشه به دیدن آنها میرفت و به آنها احترام میگذاشت و خوشرفتاری مینمود، به عیادت بیمارانشان میرفت و با آنها داد و ستد داشت. علیرغم روشهای غیر مسالمتآمیز همچون طعنه و تمسخر، اذیت و آزار، محاصرهی اقتصادی و در نهایت توطئه برای قتل پیامبر (ص) از طرف کفار و مشرکان، شیوههای پیامبر (ص) برای گسترش دعوت اسلامی، مسالمتآمیز و بدون جنگ و خونریزی بوده و در آن قدرت شمشیر و سلاح دخالتی نداشت، زیرا خداوند بلند مرتبه در قرآن کریم زور و اجبار در پذیرش دین را نفی نموده است. « لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ…» (بقره/۲۵۶« اجبار و اکراهی در ( قبول ) دین نیست ، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخّص شده است»
«پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در میان مردم مدینه در مدت کوتاهی اسلام را گسترش داد و ملتهای مختلف را یکپارچه کرد و میان مهاجرین و انصار و مردم مدینه از جملهی مسلمانان و یهود و دیگران پیمانی را بست که به موجب آن، روابط دوجانبهای بر پایهی محبت و دوستی، استوار میشد و بر اساس آن به مساوات و برابری حقوق یهودیان و مسلمانان از مهاجرین و انصار اعتراف کرد و مسلمانان و یهود با یکدیگر متحد شدند و امت واحدی تشکیل دادند. یهودیان پیرو دین خود و مسلمانانیرو دین خویش بودند. تا زمانی که قصد و نیت تجاوز و تعدی به حریم اسلام را در سر نداشته باشند، پیامبر (ص) به آنها اجازه داد تا بر اعتقاد و باورهایشان باقی بمانند.»
در مجموع پیامبر گرامی اسلام (ص) بر پایهی تعالیم قرآن کریم، اصول روشنی از تسامح و مدارا را در برابر یهود و نصاری بنا نهاد. با وجود تجاوزها و حسادتهایی که یهود نسبت به پیامبر (ص) و مسلمانان از خود بروز میدادند، پیامبر (ص) در مقابل رفتارهای بدشان شکیبا بود و از چند چهرگی آنان گذشت میکرد وو آنها را با مسلمانان برابر میدانست و به مناسک دینشان احترام میگذاشت، پیامبر (ص) به پیمانهای خود با یهود وفادار بود، چنانچه یکی از یهودیان بر خلاف عهد و پیمان خود عمل میکرد به مجازات آن شخص اکتفا میکرد و دیگران را به خاطر گناه او مؤاخذه نمیکرد. پیامبر (ص) با یهودیان با تسامح رفتار میکرد و هرگاه آنها عهد خود را میشکستند در مجازاتشان اعتدال را رعایت مینمود و یا به حکم کسی که یهودیان او را به داوری انتخاب کرده بود، رضایت میداد. در حقیقت تعامل پیامبر (ص) با یهودیان نرمتر و لطیفتر از تعامل او با قریش و بقیهی قبایل عرب بود.
نمونهی اسن تسامح و مدارا را ابن اسحاق در «السیره» ذکر نموده است: « هیئتی از نصاری وقتی نزد رسول خدا (ص) ییه مدینه آمدند، بعد از نماز عصر وارد مسجد شدند وقت نمازشان بود، در مسجد به اقامهی نماز پرداختند، مردم خواستند مانع از نماز خواندنشان شوند، رسول خدا(ص) فرمود: آنها را آزاد بگذارید و رها کنید، تا به طرف مشرق روی کنند و نمازشان را به جای آورند.»
«تاریخ بهترین شاهد برای وفاداری رسول خدا (ص) به پیمانهایش است، حتی آن حضرت (ص) دیههای کسی از ایشان را که به خطا و غیرعمدی کشته شده بود پرداخت نمود و هر کس از ایشان که متجاوز و بدکار بودند نزد او آمده و توبه میکردند، مورد عفو و بخشش قرار میداد. او جنازههای آنها را تشییع میکرد، پیدرپی نزد آنها حضور مییافت و از بیمارانشان عیادت میکرد، از ایشان هدیه میگرفت و زرهاش رهن یکی از یهود مدینه بود. آن حضرت (ص) این رفتارها را به خاطر ارشاد و راهنمایی و آموزش مسلمانان انجام میداد، با وجود اینکه در یمان اصحابش کسانی بودند که به رسول خدا (ص) نه تنها قرض میدادندف بلکه او را بر خودشان هم ترجیح میدادند.»
«این از مظاهر تسامح پیامبر (ص) برای مخالفان است، تا برای مسلمانان الگو و آموزشی باشد جهت رویارویی با مخالفان خود در زندگی آتیشان و عملاً اثبات کند که به سوی صلح و امنیت و زندگی مسالمتآمیز فرا میخواند و دلیلی باشد بر اینکه اسلام رابطهی مسلمانان را با هموطنان غیر دینی خود قطع نمیکند.»
نبی اکرم (ص) به حقوق غیر مسلمان عنایت ویژه داشته و حمایت خود را اکیداً در حق آنها بیان فرموده است: « أَلا مَنْ ظَلَمَ مُعَاهَدًا ، أَوِ انْتَقَصَهُ ، أَوْ کَلَّفَهُ فَوْقَ طَاقَتِهِ ، أَوْ أَخَذَ مِنْهُ شَیْئًا بِغَیْرِ طِیبِ نَفْسٍ مِنْهُ ، فَأَنَا حَجِیجُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ» «آگاه باشید هر کس به مهاعدی ستم روا دارد یا از او چیزی را بکاهد یا بیش از تواناییش او را مکلف کند یا بدون رضایت او چیزی از او بگیرد، من روز قیامت علیه او و شاکی از دست او خواهم بود.»
از رفتار پیامبر (ص) درمییابیم که آن حضرت نسبت به غیر مسلمانان از خود شدت و خشونت نشان نمیداد بلکه در رابهطه با آنها اهل تسامح و تعامل بود. در مورد معاهدات میبینیم که صلح حدیبیه را بین خود و مشرکین معتقد نمود، اما وقتی که خواست مراسم حج بگذارد، از او ممانعت به عمل آوردند و از داخل شدن او به بیت الله الحرام خودداری کردند، در حالی که پایه و اساس این صلح تعدی و افراط از جانب مشرکین و سماحت از طذف پیامبر (ص) را در برداشت، آنها در صلح خود پافشاری داشتند، با وجود اینکه در این سال مانع از حج گذاردن شدند. لذا آن حضرت (ص) این شرط را پذیرفت در حالی که لشکری با خود داشت که به کمک آن میتوانست پاسخ دندانشکنی به آنها بدهد. با وجود این، شرط نمودند که هر کس در حالی که مسلمان شده از مکه بیرون برود و به پیامبر (ص) و مؤمنان ملحق شود، به آنها بازگردانند، هر چند که با رضایت خانوادههایشان نباشد. و هر کس از پیش محمد (ص) در حالیکه از دین برگشته و مرتد شده به مکه برود، وی را بپذیرند و از آمدن وی ممانعت نکنند، پیامبر اکرم (ص) با سماحت و گذشت آن شرط را پذیرفت، حتی برخی از مؤمنان از پذیرفتن ناراحت شدند، عمر بن خطاب در حالی که شمشیرش را از غلاف بییرون آورده بود، گفت: «چرا به حقارت و ننگ در دینمان رضایت دهیم؟» ولی حکمت نبوی و رسالت محمدی صبر و سماحت و عدم خونریزی را برگزید و این کار پذیرش خواری و حقارت نبود بلکه هدایت اسلامی بود که به جای کشتار و جنگ به صبر و شکیبایی، به جای تندی و خشونت، به رفق و مدارا تشویق نمود. زیرا تاخیری که در رفق و مدارا وجود دارد بهتر از شتابی است که در خشونت و تندی نهفته است.
«بنابراین به وضوح روشن میشود که تسامح و گذشت زیبا همان سیاست اسلامی است که اصل نبوت آن را در رابطهی میان مردم با یکدیگر و مخصوصاً میان مسلمانان و غیر مسلمانان، ترسیم نموده است و سیاستی عام است در حالت صلح و امنیت و سیاستی که برای دلهای زخمدیدهی پس از جنگ مرهم است، زیرا شکستخوردهی زخمی باید زخمش بند آید، به جای اینکه لختهی روی زخم را بردارد.»
این رفتار با سماحت و گذشت، وفاداری عادلانه، عدالت مهرورزانه، تسامح پردامنه و مهربانی شامل و فراگیر، از جانب پیامبر(ص) برای غیرمسلمانان است.
از بزرگترین نشانهی تسامح پیامبر ایلام (ص) با غیر مسلمانان سماحت و گذشت او نسبت به رفتارهای سوء آنها است. یکی از بارزترین نمونههای گذشت پیامبر (ص) از یهودی که با لفظ «سام» یعنی مرگ، به او سلام میداد و زن یهودی که در غذایش زهر ریخت و دیگری که پیامبر (ص) را سحر کرده بود. پیامبر (ص) با همهی اینان از روی عفو و گذشت رفتار کرد.
تسامح و مدارای اسلامی در تعامل با غیر مسلمانان بر پایهی قرآنی بر دو اصل مهم استوار است: یکی اصل آزادی و اختیار تام انسان در پذیرش دین حق؛ و دیگری اصل تحمل عقیدهی مخالف و همزیستی مسالمتآمیز با اندیشمندان غیرمسلمان و دینداران غیر اسلامی. اما در موضوع آزادی و اختیار انسان در پذیرش دین، آیین اسلام به هیچ وجه مردم را با زور و اجبار به دین دعوت نمیکند و چه بسیار از اکراه و اجبار نهی میکند، زیرا ایمان یک امر قلبی است و از طریق قدرت و فشار حاصل نمیشود.
«خدای متعال در قرآن کریم نه تنها از پیامبر خود (ص) میخواهد که نسبت به مسلمانان و غیر مسلمانان اهل تسامح و مدارا باشد بلکه به او دستور میدهد از کافرانی که به وی (ص) ایمان نیاوردهاند و برخی از آنها که او را مورد اذیت و آزار روحی و جسمی قرار دادهاند عفو و گذشت پیشه کند و از بدیهای آنها بگذرد و راه اعتدال و میانهروی اتخاذ کند. » چنانچه میفرماید: « خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ» اعراف/۱۹۹« گذشت داشته باش و آسانگیری کن و به کار نیک دستور بده و از نادانان چشمپوشی کن.» و در جاهای دیگر به رسول گرامی (ص)خویش بالاترین درجهی تسامح را فرمان داده است: « فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» مائده/۱۳ « پس از آنان درگذر و (بدسگالیها و دوروئیهایشان را ) نادیده بگیر، که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» و نیز میفرماید: « فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ» حجر/۸۵ « پس (ای پیغمبر!) گذشت زیبائی داشته باش» و همچنین دستور میدهد اگر مجادلهای با اهل ادیان دیگر صورت گیرد، با بهترین روش مجادله نماید: « وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ…» عنکبوت/۴۶ «با اهل کتاب (یعنی با یهودیان و مسیحیان) جز به روشی که نیکوتر (و نرمتر و آرامتر و به قبول نزدیکتر) باشد، بحث و گفتگو مکن، مگر با کسانی از ایشان که ستم کنند.»
منبع: دگرپذیری چرایی و چیستی/نویسندگان: طارق رمضان …[و دیگران]/ گردآورنده: صدیق قطبی/ تهران چراغ اندیشه